سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

دلم مدت هاست ک هوای نوشتن کرده ....مدت هاست خودش را گذاشته کنج دیوار و فقط سفارش کرده ب چشم هایم ک بی اندازه نبارند ...سفارش کرده هوایش را داشته باشند ....مراعت حال و روزش را بکنند ...

از همان روز ک شکست، از آن روزی ک شکانده شد ؛ زخمش انگار روز ب روز خون های تازه تری را تحویل چشم هایم می داد ...چشم هایم خون گریه می کرد به حالش ...

به حال عمیق تر شدن روز به روزش ....

کم کم دلم هم خسته شد؛ دگر خودش را نخورد ...دیگر دلسوزی نکرد و ب اشک ها فرمان پایان داد ... از همان روز ک پناهگاه سرش و پنهان کننده ی اشک هایش آغوش رفقایش شد ...از همان روز ک حس کرد امن ترین جایگاه فقط آغوش رفیق است و بس ....

بلند شد .

از کنج دیوار کناره گرفت ....خودش را آرام کرد ...چشم هایم را در آغوش گرفت ...حسابی ک آرام شد برگشت ب جای همیشگی اش .... جای زخمی ک به جای مانده بود سنگ گذاشت ....

ک اگر خواس باز بشکندش ....نتواند ...

یادت هست هنوز؟

شیشه ای بود دلم ک جرئت کردی سنگ برداری بشکانی اش ...

سنگش می کنم ک جرئت نکنی ...

اما نترس ....

تلافی نمی کنم...

سنگ پرت نمی کنم سمت قلبت.

حتی اگر حس کنی شیشه ای اش کردی ...





پ.ن: هر چه با دلم کردی تمام ....

من بخشیدمت؛

فقط زمان می برد سنگ شدن دلم در مقابلت ...

زخمم هنوز هم گاهی سر باز می کند.



مهم.ن : خدایاااا ...شکر .....بیشتر از همیشه ...فقط شکـــــر....خیلی زیاااد ..../



پ.ن2 :مها ...واسه بودنت؛ واسه دیدنت ....واسه تلاشت برای بودنت ممنون ...برسه روزی جبران کنم ...

پ.ن3 : فرزانه ...ممنونم بابت صبوریات ....ممنونم بابت مهربونیات ....واسه رفاقتت ...

پ.ن4: زهرا ...واسه شادی های هر لحظت؛ واسه بودنت هر لحظه کنارم ....واسه تنها نذاشتنم تو هر شرایطی ...ممنونم....

پ.ن5 :پاکی ....واسه تماام انرژی مثبتا و مهربونیات ممنووون ....

p.k mandani :)

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

 

 


+ جمعه 91/11/20 11:47 عصر قاصدک خانوم | نظر